مرسی
چگونه یک خبر بد را اطلاع دهیم...؟!!؟
*مردی جوان در راهروی بیمارستان ایستاده، نگران و مضطرب. در انتهای کادر در بزرگی دیده می شود با تابلوی “اتاق عمل”.*
*چند لحظه بعد در اتاق باز و دکتر جراح – با لباس سبز رنگ – از آن خارج می شود.
مرد نفسش را در سینه حبس می کند. دکتر به سمت او می رود. مرد با چهره ای آشفته به او نگاه می کند…*
*دکتر: واقعاً متاسفم، ما تمام تلاش خودمون رو کردیم تا همسرتون رو نجات بدیم. اما به علت شدت ضربه نخاع قطع شده و همسرتون برای همیشه فلج شده. ما ناچار شدیم هر دو پا رو قطع کنیم، چشم چپ رو هم تخلیه کردیم… باید تا آخر عمر ازش پرستاری کنی، با لوله مخصوص بهش غذا بدی، روی تخت جابجاش کنی، حمومش کنی، زیرش رو تمیز کنی و باهاش صحبت کنی… اون حتی نمی تونه حرف بزنه، چون حنجره اش آسیب
دیده…*
*با شنیدن صحبت های دکتر به تدریج بدن مرد شل می شود، به دیوار تکیه می دهد. سرش گیج می رود و چشمانش سیاهی می رود.*
*با دیدن این عکس العمل، دکتر لبخندی می زند و دستش را روی شانه مرد می گذارد.*
*!!!!!!دکتر: هه! شوخی کردم… زنت همون اولش مُرد
.
سوال: چرا مرغ از خيابان رد شد؟
ارسطو : طبيعت مرغ اينست که از خيابان رد شود.
موسي : و آنگاه پروردگار از آسمان به زمين آمد و به مرغ گفت به آن سوي خيابان برو و مرغ چنين کرد و پروردگارخشنود همي گشت .
مارکس : مرغ بايد از خيابان رد ميشد . اين از نظر تاريخي اجتناب ناپذير بود .
خاتمي : چون ميخواست با مرغهاي آن طرف خيابان گفتگوي تمدنها بکند
رياضيدان : مرغ را چگونه تعريف ميکنيد؟
نيچه: چرا که نه؟
فرويد: اصولاً مشغول شدن ذهن شما با اين سؤال نشان ميدهد که به نوعي عدم اطمينان جنسي دچار هستيد . آيا در بچگي شصت خود را ميمکيديد؟
داروين: طبيعت با گذشت زمان مرغ را براي اين توانمندي رد شدن از خيابان انتخاب کرده است .
همينگوي: براي مردن . در زيرباران
اينشتين: رابطهء مرغ و خيابان نسبي است .
سيمون دوبوار : مرغ نماد زن وهويت پايمال شدهء اوست. رد شدن از خيابان در واقع کوشش بيهودهء او در فرار از سنتها و ارزشهاي مردسالارانه را نشان ميدهد.
پاپ اعظم: بايد بدانيم که هرروز ميليونها مرغ در مرغداني ميمانند و از خيابان رد نميشوند .توجه ما بايد به آنها معطوف باشد. چرا هميشه فقط بايد دربارهء مرغي صحبت کنيم که از خيابان رد ميشود؟
صادق هدايت : از دست آدمها به آن سوي خيابان فرار کرده بودغافل از اينکه آن طرف هم مثل همين طرف است، بلکه بدتر
شیرين عبادي : نبايد گمان کرد که رد شدن مرغ از خيابان به خاطر اسلام بوده است . در تمام دنيا پذيرفته شده که اسلام کسي را فراري نميدهد .
روانشناس : آيا هر کدام از ما در درون خود يک مرغ نيست که ميخواهد از خيابان رد شود؟
نيل آرمسترانگ : يک قدم کوچک براي مرغ، و يک قدم بزرگ براي مرغها .
حافظ : عيب مرغان مکن اي زاهد پاکيزه سرشت، که گناه دگران برتو نخواهند نوشت .
کافکا : ک. به آن سوي خيابان کثيف رفت . مرغ اين را ديد و به سوي ديگر خيابان فرار کرد، ضمن اينکه به ک . نگاهي بيتوجه ووحشتزده انداخت . اين ک . رامجبور کرد که دوباره به سوي ديگر خيابان برود، تا مرغ را با حضور فيزيکي خود مواجه کند ودستکم او را به احترامي وادارد که باعث گريختن مجدد او شود، کاري که براي مرغ دست کم از نظر اندازهء کوچک جثهاش دشوارتر مينمود
بيل کلينتون : من هرگز با مرغ تنها نبودم
فردوسي : بپرسيد بسيارش از رنج راه، ز کار و ز پيکار مرغ وسپاه .
ناصرالدينشاه : يک حالتي به ما دست داد و ما فرموديم ازخيابان رد شود. آن پدرسوخته هم رد شد.
سهراب سپهري : مرغ را در قدمهاي خود بفهميم، و از درخت کنار خيابان، شادمانه سيب بچينيم
طرفدار داستانهاي علمي تخيلي: اين مرغ نبود که از خيابان رد شد . مرغ خيابان وتمام جهان هستي را متر وسانتيمتر به عقب راند
اريش فون دنيکن: مثل هر بارديگر که صحبت موجودات فضاييست، جهان دانش واقعيات را کتمان ميکند. مگر آنتنهاي روي سر مرغ را نديديد؟
جرج دبليو بوش : اين عمل تحريکي مجدد از سوي تروريس جهاني بود و حق ما براي هر نوع اقدام متقابلي که از امنيت ملي ايالات متحده و ارزشهاي دموکراسي دفاع کند محفوظ است .
سعدي : و مرغي را شنيدم که درآن سوي خيابان و در راه بيابان و در مشايعت مردي آسيابان بود وي را گفتم : از چه رو تعجيل کني؟ گفت: ندانم و اگر دانم نگويم و اگر گويم انکار کن
احمد شاملو: و من مرغ را، درگوشه هاي ذهن خويش، ميجويم .من، ميمانم. و مرغ، ميرود، به آن سوي خيابان . و من، تهي هستم، از گلايه هاي دردمند سرخ
رنه دکارت : از کجا ميدانيد که مرغ وجود دارد؟ يا خيابان؟ يا من؟
لات محل: به گور پدرش ميخنده هيشکي نمتونه تو محل ما از خيابون رد بشه، مگه چاکرت رخصت بده . آي نفسکش
بودا : با اين پرسش طبيعت مرغانهء خود را نفي ميکني
پدرخوانده : جاي دوري نميتواند برود .
فروغ فرخزاد : از خيابانهاي کودکي من، هيچ مرغي رد نشد .
ماکياولي : مهم اينست که مرغ از خيابان رد شد.. دليلش هيچ اهميتي ندارد. رسيدن به هدف، هر نوع انگيزه را توجيه ميکند .
پاريس هيلتون : خوب لابد اونور خيابون يه بوتيک باحال ديده بوده
هيتلر: اگر اراده ی ما همچنان قوي بماند، مرغ را نابود خواهيم کرد ! فولاد آلماني از خيابان رد خواهد شد
فردوسي پور : چه ميـــــــــکــنه اين مرغه!
.
به نام آن کسی که به من بال پرواز داد تا اوج بگیرم
★。˛ °.★__ *★* *˛.
˛ °_██_*。*./ \ .˛* .˛.*.★* *★ 。*
˛. (´• ̮•)*˛°*/.♫.♫\*˛.* ˛_π_____. * ˛*
.°( . • . ) ˛°./• '♫ ' •\.˛*./______/~\ *. ˛*.。˛* ˛. *。
*(...'•'.. ) *˛╬╬╬╬╬˛°.|田田 |門|╬╬╬╬ .
... ... ¯˜"*°•♥•°*"˜¯`´¯˜"*°•♥•°*" ¯` ´¯˜"*°´¯˜"*°•♥•°*"˜¯`´¯˜"*°
پیشاپیش یلدا مبارک
********** پيامك شب يلدا **********
*** تو دلداري چو من ديوونه داري ***
*** تو مجنوني چو من بيخونه داري ***
*** شب يلدا مرا دعوت كن اي دوست ***
*** تو يخچالت اگه هندونه داري ***
*** اللّهم عجّل لولیک الفرج ***
- آقای داماد چه کاره هستن؟
. توی شرکت پاکسان کار میکنن
- اونجا کارشون چیه دقیقا
. به سلامت خانواده می اندیشن!
.................................................. ...............................................
یکی زنگ زده منم اصلا حوصلشو نداشتم.
شروع کردم نصفه نصفه حرف زدن یعنی مثلا انتن ندارمو قطع میشه و از این حرفا..
میگه صدات قطع و وصل میشه ولی صدای ضبط ماشینت واضح میاد.
.................................................. .................................................
حساب جاری
متصدی بانک : خانم بریزم به حساب جاری تون ؟!!
زن : وا نه!! خدا مرگم بده! الهی جاریم بمیره! بریز به حساب خودم...!
.................................................. .................................................
ديروز رفتم بقالي...
يه بسته هوا خريدم...
كارخونه ي نامردِ از خدا بي خبر ، چند تا تيكه چيپس هم انداخته بود توش....!!!
.................................................. .................................................
دقت کردین: 3 ساعت تو اتاق میشینی درس میخونی هیچکس نمیگه خسته نباشی ولی 1 ثانیه موبایلت رو بر میداری ببینی کی sms داده بابات میاد
میگه : خسته نباشی!!!!
*** اللّهم عجّل لولیک الفرج ***
دقت كردين:
دقت کردین: شبای عروسی تا دهنت پر میشه دوربین میاد روت. !?
دقت کردین: انسان درختان را قطع می کند و با آن کاغذ می سازد و روی کاغذ می نویسد درختان را قطع نکنید..
دقت کردین: جعبه پیتزا مربعی شکله ولی توش دایره ست، ما هم مثلثی میخوریمش؟!!!!
دقت کردین: وقتی حوصله ات سر میره اولین جایی که میری سر یخچاله!!!!!!؟؟؟
دقت کردین: یک روز که یه لباس تمیز و سفید می پوشی همه ی دنیا دست به دست هم میدن کثیفش کنن اما وقتی یه لباس معمولی پوشیدی هیچ اتفاقی برات نمی افته
دقت كردين: وقتي ميخواين درس بخونين گلاي قالي , طرح سرامیک و پارکت ها هم برات جذاب ميشه
*** اللّهم عجّل لولیک الفرج ***
اگه گفتی اون چیه که ماست میریزن توش شلیک میکنن؟؟؟
آقای do...loop این دو تای آخری خیلی باحال بود , خدا خیرت بده که حال و هوایه مارو عوض کردی
مهندس خیلی سخته , یه راهنمایی میکردی بابااگه گفتی اون چیه که ماست میریزن توش شلیک میکنن؟؟؟
میکروکنترلر STM32103-RBT6 بطور کامل راه اندازی شد !!!
مرحله بعدی اتصال TFT 3.2 به میکرو و بوت کردن UC-OS II + GUI !!!
.
منم زیاد فکر کردم ولی...سخته!!!
*** اللّهم عجّل لولیک الفرج ***
منم زیاد فکر کردم ولی...سخته!!!
*** اللّهم عجّل لولیک الفرج ***
ما که پیدا نکردیم نه به ذهن خودمون رسید نه گوگل میدوست چیه ! عجب چیز پیشرفته ای هست که حتی گوگلم نمیدونه چیه
ما که پیدا نکردیم نه به ذهن خودمون رسید نه گوگل میدوست چیه ! عجب چیز پیشرفته ای هست که حتی گوگلم نمیدونه چیه
تا حالا دقت کردین ما به بانک اعتماد می کنیم و پولامونو می ذاریم اونجا، ولی بانک به ما اعتماد نداره حتی خودکارها رو هم زنجیر کرده!
روش های رفتن به خارج
1- با ماشین
2- با اتوبوس
3- با هواپیما
4- با قاچاق
5- با فتوشاپ!
فرق افتادن از طبقه اول با طبقه دهم:
طبقه دهم: آ آ آ آ آ آ آ آ آ . . . . . . . . بوووووفففففف . . .
طبقه اول: بوووووفففففف . . . . آ آ آ آ آ آ آ آ آ آ آ
اینترنتم شده مثله آب حموم باید یا دم صبح بری یا آخر شب که فشار زیاده .........
جراح-و-تعمیرکار
روزی جراحی برای تعمیر اتومبیلش آن را به تعمیرگاهی برد!
تعمیرکار بعد از تعمیر به جراح گفت: من تمام اجزا ماشین را به خوبی می شناسم و موتور و قلب آن را کامل باز می کنم و تعمیر میکنم! در حقیقت من آن را زنده می کنم! حال چطور درآمد سالانه ی من یک صدم شما هم نیست؟!
جراح نگاهی به تعمیرکار انداخت و گفت : اگر می خواهی درآمدت ۱۰۰برابر من شود اینبار سعی کن زمانی که موتور در حال کار است آن را تعمیر کنی!
حوب تفنگه دیگه ماست نکته انحرافیش بود.
تازه دارم ميفهمم " موفق باشيد " هاي استاد آخر برگه امتحان ،
جواب همون " خسته نباشيد " هاييه كه وسط درس دادنش ميگفتيم ...!
*** اللّهم عجّل لولیک الفرج ***