PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : گفت و گوی جام جم با دکتر مرتضی‌ موسی خانی مدیر کمیته ملی ربوکاپ ایران



ROBOTICS
14-07-2012, 12:45
گفت و گوی جام جم با دکتر مرتضی‌ موسی خانی مدیر کمیته ملی ربوکاپ ایران

رباتیک در 20 سال آینده یکی از سه صنعت بزرگ دنیا خواهد بود. پیش‌بینی می‌شود تا آن سال بیش از 30 درصد از کل نیروی کار سیاره‌زمین در این صنعت کار کنند. با بررسی اجمالی دانش و فناوری رباتیک متوجه می‌شویم کشور ما در این زمینه توانایی‌های نهفته بسیاری دارد که می‌تواند از همین حالا برای 20 سال آینده سرمایه‌گذاری و برنامه‌ریزی کند. حضور پررنگ مرکز تحقیقات مکاترونیک (mrl‌) در صنعت رباتیک ایران و توجه ویژه دانشگاه آزاد واحد قزوین به اهمیت مسابقات دانشجویی در رشد و علاقه‌مندسازی مهندسان و مدیران آینده به این صنعت باعث شد تا پای گفت‌وگوی دکتر مرتضی‌ موسی‌خانی، مدیر این دانشگاه بنشینیم.

دکتر مرتضی موسی ‌خانی مدیر دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین و مدیر کمیته ملی ربوکاپ جمهوری اسلامی ایران با این که در رشته مدیریت تحصیل کرده، اما با راه‌اندازی یکی از مراکز بزرگ تحقیقات مکاترونیک و رباتیک کشور در دانشگاه آزاد قزوین نقش مهمی در تربیت متخصصان و مهندسان جوان در این حوزه از دانش داشته است. تیم‌های دانشگاه قزوین و مرکز تحقیقات مکاترونیک از سال 2003 در مسابقات بین‌المللی ربوکاپ حضور داشته و مقام‌های ارزشمندی برای کشور کسب کرده‌اند. از سال 1385 به‌دلیل حضور مقتدرانه تیم‌های رباتیک ایرانی در مسابقات جهانی این رشته، مجوز برگزاری مسابقات بین‌المللی ربوکاپ آزاد ایران از طرف فدراسیون جهانی ربوکاپ صادر شده که امسال شاهد برگزاری هفتمین دوره آن بودیم.

چرا دانش رباتیک باید برای کشوری مثل ایران مهم باشد؟

ما طی 10 سال آینده خواهیم دید واژه ربات، رباتیک، مکاترونیک و ربوکاپ بسیار ذکر خواهد شد. نیاز به ربات یک ضرورت دنیای آینده است و اگر کشوری بهره‌برداری از ربات نداشته باشد نمی‌تواند موفق باشد. در مکان‌هایی که برای انسان خطرناک است یا صعب‌العبور است، مثل اعماق دریا که انسان نیاز به نمونه‌برداری یا تعمیرات دارد، از ربات استفاده می‌کنند. در مواقعی که بعد مسافت زیاد یا نیاز به انجام فعالیت‌ها از راه دور اعم از جراحی است از ربات استفاده می‌شود. به هر ترتیب ربات می‌تواند فعالیت‌هایی انجام دهد که برای انسان غیرممکن باشد. در دنیای امروز کسانی که می‌توانند از ربات بهره‌برداری کنند کارایی سیستم خود را افزایش می‌دهند. در دنیای رقابتی که مرزها به واسطه دانش برداشته شده‌اند، رقبا اگر به این دانش دست یابند آن را به شما عرضه می‌کنند و زمانی که همه بتوانند برداشت کنند، آنها بیشتر می‌توانند بازار را تسخیر کرده و درآمد ایجاد کنند و شما عقب می‌مانید. لذا این یک الزام استراتژیک است و اگر کسی نداشته باشد و بهره‌مند نباشد نمی‌تواند موفق باشد. من معتقدم ما به واسطه داشتن نیروی انسانی متخصص، انسان‌هایی خلاق، مستعد و علاقه‌مند به رباتیک و هوش مصنوعی می‌توانیم از این شایستگی بهره‌مند و پیشگام جهان باشیم. کافی است تمرکز کنیم و وقتی تمرکز کردیم جهتگیری خوبی داریم و با این جهتگیری می‌توانیم پیشگام بوده و سهم بازار و سرعت بیشتری داشته باشیم و از این مزیت استراتژیک استفاده کنیم.

بنابراین شما به طور قطع باور دارید که ایران می‌تواند در کنار اقتصاد وابسته به نفت، اقتصاد تولید محور تکنولوژیک داشته باشد و رباتیک چنین ظرفیتی دارد؟

صددرصد همین طور است. من معتقدم هم رباتیک و هم بخش شبیه سازی و نرم‌افزاری این قابلیت را دارد. کشور ما نیز به علت داشتن نیروهای خلاق می‌تواند مثل کشورهایی نظیر هند و آمریکا، شهرها و پارک‌های فناوری بسازد و جوانان مشتقاق و علاقه‌مند را در آن منطقه جمع کند. امسال هم با تاکید رهبر معظم انقلاب ‌باید یکی از داشته‌های ما یعنی ظرفیت تولید نرم‌افزار و حتی سخت‌افزار را تقویت کنیم. در بخش سخت‌افزار گاهی اوقات به اجزا نیاز داریم که آن را هم می‌سازیم و امکان‌پذیر است، اما گاهی ترکیب این سخت‌افزار‌ها برای ساخت بعضی ماشین‌آلات است که آن قابلیت را بچه‌های ایرانی در خودشان دارند. لذا اگر برنامه‌ریزی خوبی در نقشه راه توسعه کشور و نقشه آموزشی کشور تدوین کنیم و سازمان‌های مرتبط مثل سازمان پژوهش‌های علمی و صنعتی را با هم مرتبط کنیم، با یک برنامه منسجم می‌توانیم صادرکننده بخش مهمی از نرم‌افزارهای جهان برای ربات‌های مختلف باشیم. حوادث صنعتی که پیش می‌آید نیروهای انسانی را از کار افتاده می‌کند و ما نیروهای ماهرمان را که سرمایه‌های سازمان هستند از دست می‌دهیم.

در این مواقع ربات به انسان‌ها کمک می‌کند. بسیاری از کارگران در محیط‌های اسیدی‌ای کار می‌کنند که یک دقیقه نمی‌توان در آن محیط ماند، ولی آنها هشت ساعت آنجا کار و زندگی می‌کنند. قطعا این موارد در جسم شخص اثر می‌گذارد و ما نیروی متخصص و ماهر کشور را از دست می‌دهیم. گذشته از بعد انسانی اگر ما حتی از بعد سرمایه‌ای هم نگاه کنیم، جایگزینی این افراد برای صنعت هزینه‌های سنگینی دارد. ما خیلی راحت از کنار این موارد می‌گذریم که بسیار حیاتی و با اهمیت هستند.

این تصور که با به خدمت گرفتن ربات، نیروی کار انسانی بیکار می‌شود، درست است؟

سوال خیلی خوبی است. خیر. ربات‌ها باعث می‌شوند بازدهی صنعت بالا برود. وقتی این نسبت بالا برود، این صنعت می‌تواند سهم بازار بیشتری به دست بیاورد. وقتی سهم بازار بیشتری به دست آورد، توسعه پیدا می‌کند. توسعه‌ای که ممکن است در بخشی غیر از بخش کار بدنی باشد. مثلا در بخش طراحی و توسعه محصول سرمایه‌گذاری‌های جدید در کشور اتفاق می‌افتد.

حالا عکسش را ببینید که اگر ربات‌ها نباشد چه می‌شود. سیستم‌های ما به کار نیروی انسانی متکی می‌شود. این سیستم نمی‌تواند رقابت کند و وقتی نتوانست رقابت کند می‌شود نیم درصد بازار جهان که متاسفانه بازار ایران در حال حاضر است. یک درصد جمعیت جهان، یک درصد خاک جهان و نیم درصد هم سهم بازار جهان را داریم. ما اگر قرار باشد به این نیم درصد قناعت و داخل کشور رقابت کنیم، با توجه به نیاز کشور هیچ وقت نمی‌تواند صنعت ما رشد داشته باشد. در ضمن این‌که مردم قدرت انتخاب دارند و می‌توانند از کالاهای باکیفیت‌تر و با قیمت کمتر استفاده کنند. این واقعیتی است، شما می‌توانید مرز کشور را ببندید که این قابل انجام نیست. اولا ما به مبادله کالا با خارج از کشور نیاز داریم و دوم مردم به شکل‌های مختلف با خارج از کشور تعامل دارند. فرمایش رهبر معظم انقلاب در ارتباط با حمایت از کار و سرمایه ایرانی باید به اعتقاد عمومی تبدیل و در سطح جامعه پیاده‌سازی شود.

ما دو مزیت مواد اولیه ارزان و نیروی انسانی متخصص ارزان را داریم. اما در کنار آن و برای تحقق هدف حمایت از کار و سرمایه ایرانی باید صنعت از مکانیزاسیون و اتوماسیون بهره‌برداری کند و اثربخشی کار را بالاتر ببرد تا ما درآمد بیشتر داشته باشیم، سرمایه‌گذاری بیشتری ‌کنیم و در ادامه اشتغالزایی بیشتر خواهد شد. در همین کشورهای پیرامون ما این مساله بارز است، لذا من معتقدم مسئولان ما باید خیلی سریع کارگروه‌هایی را تشکیل دهند و این کار گروه‌ها نباید هیچ دغدغه‌ای داشته باشند تا بتوانند از این مزیت‌های کشور استفاده کنند و سریع‌تر به مقصود برسیم.

به نظر می‌رسد نگاه شما فقط به صنعت رباتیک نیست. چه صنعت‌هایی می‌تواند آینده درآمد ایرانی را دانش‌محورتر کند؟

ببینید در حال حاضر هند میلیاردها دلار صادرات نرم‌افزار دارد. هندی که با ما صنعت کامپیوتر را شروع کرده است در حال حاضر نرم‌افزار صادر می‌کند. ما هم در تولید نرم‌افزار این قابلیت را داریم. اگر دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی ما با حضور استادان صاحب‌نام و با بررسی نیازهای صنعتی، دستگاه‌های صنعتی و ماشین‌آلات و... در بحث نرم‌افزارها شروع به کار کنند در این صورت بزودی یعنی در چند سال آینده می‌توانیم درآمد‌های چند ده میلیاردی از صادرات نرم‌افزار داشته باشیم. وقتی استراتژی‌های توسعه ژاپن را ملاحظه می‌کنید، ژاپنی‌ها در چند سال اخیر استراتژی توسعه‌شان را در مسیر و محور توسعه دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی و ایده‌پردازی قرار داده‌اند، چون ذهن قابل رقابت نیست، اما تلویزیون و خودرو قابل رقابت‌اند. خلاقیت‌های ذهنی و فروش این ایده‌ها و تبدیل آنها به محصولات نوآورانه و جدید می‌تواند گنجی تمام‌نشدنی باشد. در ژاپن دانشگاه‌ها از آموزش محور و پژوهش محور به کارآفرین محور تبدیل شده‌اند و دانشگاه‌ها بچه‌ها را به این سمت برده‌اند که ایده‌های خلاقانه خود را به محصول تبدیل و پیاده‌سازی کنند.

من اخیرا دیدم این پنج کشور توسعه یافته یک اتحادیه تشکیل دادند. واقعا به فکر فرو رفتم که ما هم شاید می‌توانستیم یکی از این محور‌ها باشیم، یعنی به عنوان یک قطب اقتصادی قوی با چند کشوری که از نظر آرمان‌ها با ما هماهنگی دارند یک اتحادیه تشکیل دهیم و واقعا به قطبی در جهان تبدیل شویم. من معتقدم ما، هم می‌توانیم قدرت فرهنگی جهان باشیم و هم قدرت اقتصادی جهان. این امکان برای ایران هست. شعار هم نمی‌دهم و به عنوان فردی که کار کرده‌ام و در کنار محققان زندگی می‌کنم و در کنار دانشجوها هستم می‌دانم، ولی خلأهای بزرگ همین جهت‌دهی‌ها، نبودن یک استراتژی مشخص و عدم تمرکز است. وقتی نور ملایم خورشید را با ذره‌بین متمرکز می‌کنید می‌سوزاند. ما هم برای بازکردن راه سنگلاخی پیش‌رویمان باید انرژی‌های پراکنده را متمرکز کنیم.

اجازه دهید به بحث رباتیک بازگردیم. کمیته ملی ربوکاپ چرا تشکیل شد و چه رسالت‌هایی دارد؟

فدراسیون جهانی ربوکاپ برای ساماندهی و توسعه فعالیت رباتیک در کشورها و برگزاری مسابقات محلی به گروهی از دست‌اندرکاران و استادان باتجربه‌ای که در ربوکاپ بودند مجوز می‌دهد کنار هم کار کنند و به عنوان نماینده فدراسیون در این منطقه برای برگزاری مسابقات ربوکاپ و توسعه و ترویج دانش رباتیک فعالیت نمایند. کمیته ملی ربوکاپ ایران جمعی از استادان دانشگاه‌های صاحب‌نام هستند، استادانی مانند دکتر جم‌زاد که از سال 1998 در این مسابقات بودند از دانشگاه صنعتی شریف تا دکتر پالهنگ در دانشگاه صنعتی اصفهان، دکتر شیری از دانشگاه امیرکبیر، دکتر شهری و دکتر ناظمی از دانشگاه شهید بهشتی، مهندس‌ هاشمی، دکتر شعرباف، مهندس اسدالله نوروزی و دکتر محمودی از دانشگاه آزاد قزوین. اینها در واقع افرادی هستند که ترکیب کمیته ملی ربوکاپ را تشکیل می‌دهند.

افراد صاحب نظری هستند که سال‌ها کار کرده‌اند و مورد تایید فدراسیون جهانی هستند و برای این فعالیت برنامه‌ریزی می‌کنند. بعد از آن‌که در سال 2002 برای اولین بار در فوکوکا ژاپن همراه تیم شرکت کردم، اتفاقی که آنجا دیدم یک سالن خیلی بزرگی بود به نام فوکوکا که مسابقات در آن برگزار می‌شد. کل دانش‌آموزان را از شهر فوکوکا ‌آورده بودند آنجا و به آنها عروسک رباتیک داده بودند و باید آن را سرهم می‌کردند و با دوستانشان مسابقه می‌دادند و به این ترتیب بچه‌ها را به این صنعت علاقه‌مند می‌کردند.

من آن سال که به این صحنه نگاه کردم به فکر فرو رفتم که خب ما چرا نباید وقتی در کشورمان علاقه به این دانش و هوش و استعداد فراوان هست، این کار را بکنیم. همانجا فکر کردم باید بیایم در کشورمان و بچه‌ها را با این فرهنگ آشنا بکنیم. همان روز با دوستان دور هم جمع شدیم. دوستان گفتند این اجتماعات از سال 1998 هم بوده، ولی وقتی می‌رویم ایران معمولا رها می‌شود. به دوستان قول دادم اگر توفیقی بود و زنده بودیم و تا زمانی که هستیم در مجموعه‌های دانشگاهی و اجرایی کشور این جریان را حمایت کنیم و بیاییم این فرهنگ و دانش را در کشور توسعه دهیم. بعد از این‌که 2 سال با فدراسیون جهانی ربوکاپ چانه‌زنی داشتیم که آنها می‌گفتند شما توان ندارید و از کشورهای آسیایی فقط ژاپن و در نهایت چین می‌توانند مسابقات را برگزار کنند، ما رفتیم فدراسیون ربوکاپ توانمندی‌هایمان را معرفی کردیم. فدراسیون به ما اجازه داد یک دوره مسابقات تحت نظر فدراسیون برگزار کنیم. اول که شروع کردیم در نمایشگاه بین‌المللی تهران فقط یک سالن خلیج‌فارس را گرفتیم با 80 تیم. امروز که با شما صحبت می‌کنم حدود 1200 تیم در این مسابقات ثبت‌نام می‌کنند.

این مسابقات سبب شده پارسال تقریبا در تهران 150 انجمن مکاترونیکی در مدارس تشکیل شود. این خیلی مهم است که مسابقات باعث شده در اقصی نقاط کشور این علم ترویج شده و مسابقات محلی برگزار شود. این علم پژوهشی هست که در دانشگاه‌ها شکل می‌گیرد. حضور این محقق‌ها در کنار هم سبب می‌شود از دستاورد‌های علمی هم بیشتر یاد بگیرند و بهره‌برداری کنند. البته ما برنامه‌هایی داریم و صحبت‌هایی داشتیم و دنبال می‌کنیم که بتوانیم کم‌کم مدرسه‌های رباتیک را راه‌اندازی کنیم و بعد نشست‌هایی داشته باشیم با وزیر محترم آموزش و پرورش و وزیر محترم علوم تا بتوانیم کم‌کم آن بچه‌ها را به دانشگاه‌های رباتیک بفرستیم که رشته‌های رباتیک بخوانند و در واقع مردان و زنان بزرگ علم رباتیک را در این دانشگاه‌ها تربیت بکنیم.

ما الان در مقطع لیسانس مهندسی رباتیک و در مقطع فوق‌لیسانس هم مهندس رباتیک و هم مکاترونیک داریم. هفته ملی رباتیک هم که مدت‌هاست در تقویم وزارت علوم گنجانده شده، اما به نظر می‌رسد صنعت، آمادگی پذیرش این همه کار آموزشی و پژوهشی را ندارد. آینده این صنعت و فارغ‌التحصیلان آن را چگونه می‌بینید؟

امام راحل همیشه می‌فرمودند جنگ یک نعمت است و ما در جنگ خیلی از کمبود‌هایی را که حس کردیم به سمت تولید‌کردن رفتیم. امروز با تاکیداتی که رهبر معظم انقلاب در بحث تحول اقتصادی، جهاد اقتصادی در بحث اصلاح الگوی مصرف داشتند، منظور از اصلاح الگوی مصرف ارتقای بهره‌وری است؛ یعنی درست مصرف‌کردن، یعنی جایی که لازم است تکنولوژی داشته باشیم که بهره‌وری بالاتر برود. امسال هم سال داشته‌های ملی و تولید ملی یعنی همین که در واقع صنعت داخلی را حمایت می‌کنیم و به این معنا که صنعت داخلی ما باید بازار بیشتری را در سطح جهان تسخیر بکند.

من فکر می‌کنم با این نگاه‌ها و مشکلاتی که بعضا هست باید به سمت تولید ملی حرکت کنیم. الان هم باید صنعت‌مان بیاید به این سمت که خودمان خیلی از چیز‌ها را تولید بکنیم. صنعت ما اگر بخواهد یک تکنولوژی وارد بکند خیلی سخت است. وقتی صنعت ما چه به عنوان سازنده ماشین‌های صنعتی و چه به عنوان اداره‌کننده‌های این ماشین‌ها، این ربات‌ها و این سخت‌افزار‌ها شروع به کار کرد می‌آید سراغ این دانشجویان مسلط به هوش مصنوعی، پردازش تصویر، رباتیک و این‌گونه مسائل.

الان خیلی از صنایع ما ممکن است در شرایط تحریم حتی نرم‌افزار نداشته باشند. اگر مشکلی پیدا بشود و نیاز باشد تعمیر انجام گردد باید منتظر باشند تا متخصصی از خارج از کشور بیاید یا ما برویم آنجا و دستگاه را تعمیر کنیم. صنعت ‌باید به این سمت برود و از متخصص بومی استفاده کند، از نرم‌افزار بومی استفاده کند از سخت‌افزار بومی استفاده کند و این یک ضرورت است. دوم این‌که ما بعضی وقت‌ها می‌گوییم چرا قیمت تمام‌شده زیاد می‌شود؟ خب باید بدانیم قیمت تمام‌شده ترکیب سرمایه‌گذاری و سود حاصل از سرمایه‌گذاری است؛ یعنی وقتی شما می‌روید 2 میلیارد تومان وام می‌گیرید با بهره 20 درصد این بخشی از قیمت تمام‌شده می‌شود، هرچقدر این تکنولوژی‌ها بومی شود و قیمت‌ها پایین‌تر باشد، قیمت تمام‌شده محصول پایین‌تر خواهد بود.

اگر قیمت تمام‌شده محصول پایین‌تر باشد مزیت رقابتی پیدا می‌کند. به عقیده من صنعتگر ما نباید بنشیند و دیگران را متهم بکند. صنعتگر ما باید فکر کند که در این شرایط باید مدیریت بکند و معنی مدیریت یعنی همین استفاده صحیح از منابع. معنای مدیریت یعنی تبدیل‌کردن عوامل محیطی به عوامل سیستمی. عوامل محیطی دست مدیر نیست. اما عوامل سیستمی دست مدیریت است. ما باید این عوامل محیطی را دستمان بگیریم. این اداره‌کردن جزو ارکان یک مدیر است؛ یعنی این مدیر وظیفه‌اش این است که بتواند عوامل محیطی را تبدیل کند به عوامل سیستمی. رمز و راز اداره‌کردن همین است.

لذا ما باید بتوانیم اینها را خودمان دستمان بگیریم. قیمت‌های تمام‌شده را پایین بیاوریم. نرم‌افزار و سخت‌افزار را از عرضه‌کننده داخلی تهیه بکنیم با قیمت پایین‌تر یکی از عواملی که می‌تواند دستمان را بگیرد همین قسمت کار است و اگر این اتفاق افتاد، چون مواد اولیه در ایران خیلی ارزان است، مواد و تکنولوژی و دانشمان اگر از ایران باشد، کیفیت محصولمان هم برابر با کالای مشابه خارجی باشد، تعیین کننده یا رهبر بازار ماییم، چون قیمت ما پایین‌تر است و در واقع لیدر بازار می‌شویم.

در برخی صنایع مرتبط با رباتیک مانند صنایع الکترونیک ما با دنیا تبادل بسیاری داریم و در واقع نیازی نیست که بسیاری از کارهایی که در دنیا انجام شده را مجددا انجام دهیم. با این مسائل چطور می‌شود برخورد کرد؟

من معتقد نیستم که ما می‌توانیم همه چیز را داشته باشیم و تولید بکنیم از هواپیمای غول‌پیکر تا سوزن! من عرضم این است که روی آنجاهایی که شایستگی محوری داریم، تمرکز بکنیم. تخصیص استراتژیک ما باید همین جاها باشد. در مباحث استراتژیک شما باید غیر متوازن برخورد کنید. یعنی باید حتی تبعیض استراتژیک قائل بشوید. تمرکز کنیم در جاهایی که شایستگی داریم، توانمندی داریم، منابع را تخصیص بدهیم آنجا. یکی از آنجاها تولید نرم‌افزار است و یکی تولید بخشی از سخت‌افزار، مثلا همین ربات‌های پرنده، ربات‌های امدادگر، ربات‌های خانگی، ربات‌های جراح و... ما اینها را می‌توانیم تولید بکنیم. حتی دانش کار با بعضی قطعات و اجزا را هم می‌توانیم داشته باشیم، ماشین‌آلاتی را تولید بکنیم و غیره. لذا من فکر نمی‌کنم این مصداق عام داشته باشد. یعنی نتوانیم در هیچ بخشی از صنایع الکترونیک وارد بشویم.

به طور مثال در بخش مکانیک و نرم‌افزار ربات می‌توانیم در تولید موفقیت داشته باشیم؟

صد در صد. ما الان در دانشگاه قزوین خودرویی که با پلتفرم پراید سایپا ساخته شده و در مسابقات هم اول شده تولید کرده‌ایم. توجه ما می‌بایست اول به نیاز داخل و دوم صادرات به کشورهای دیگر باشد که اگر یک مقدار تمرکز کنیم و قیمت‌های تمام شده را پایین بیاوریم ممکن است. تولید داخلی ما باید در پاسخ به فرمایشات رهبر معظم انقلاب باشد و به سمتی برود ‌که قیمت را کاهش دهیم و کیفیت را بالا ببریم.

من مثالی بزنم. مدیرعامل فورد که منصوب شد فورد در آستانه ورشکستگی بود. ایشان قیمت فورد را آورد پایین. روزنامه‌های آمریکا نوشتند اقدامی در حد جنایت. بعد مدیرعامل فورد پاسخ داد: «داشتن ماشین حق هر شهروندی است و ما باید کاری کنیم که قیمت را پایین بیاوریم» با پایین آوردن قیمت، فورد از ورشکستگی نجات پیدا کرد و دوباره برگشت به چرخه رقابتی و توانست از ورشکستگی نجات پیدا کند. مدل‌های ذهنی مدیران ما باید تغییر پیدا کند. تغییر این مدل‌های ذهنی جزئی از وظایف سازمان‌های یاد گیرنده است. ما باید مدیرانمان را به این باور برسانیم که می‌توانیم قیمت را پایین بیاوریم، ولی این هدف یک جهاد می‌خواهد. شروع کنیم هر آنچه را باعث کاهش قیمت می‌شود پیاده‌سازی کنیم. آنچه را زائد است حذف و یک سازمان کاملا منظم با حداقل هزینه‌ها داشته باشیم. می‌توانیم محصول خوبی ارائه کنیم با قیمت مناسب. می‌گویم محصول خوب این نیست که وقتی می‌خواهیم قیمت را کم کنیم بیاییم از کیفیت محصول بزنیم. یعنی مشخصات کیفی محصول نه‌تنها باید حفظ بشود، بلکه قیمت پایین بیاید.

البته یادمان هم باشد پشت هر توفیق یک عقیده هست و یک استمرار در یک عقیده؛ یعنی باید بر آن عقیده سماجت ورزیم و پافشاری کنیم، برایش سختی بکشیم تا موفق شد. این رمز موفقیت است. پس ما اگر مصمم باشیم که می‌توانیم، می‌شود هر کاری را انجام بدهیم. برای نمونه عرض کنم گروهی که از یک چرخ ریسندگی شروع می‌کند در روستای قهرود کاشان و امروزه صادرات آن فقط به کشورهای خارجی است و از یک گروه کوچک تبدیل می‌شود به یک شرکت ریسندگی و بافندگی و دوزندگی و بعد تولید محصول آن را در سطح بین‌المللی فقط صادر می‌کند و وقتی می‌رویم لباس از کشورهای مختلف می‌خریم و کلی تعریف می‌کنیم، در حالی که پوشاک قهرود به آلمان و دبی و امارات و... صادر می‌شود پس ما می‌توانیم، ولی آن چرخ ریسندگی با سماجت تبدیل به این شد. اگر سماجت نبود، سختی‌کشیدن نبود امکان‌پذیر نمی‌شد.

می‌گویند بهشت را به بها دهند نه به بهانه. مهارت دیگری که مدیران ما باید به آن دقت کنند مهارت ارتباطی است. اینجا باید مدیر مهارت برقراری ارتباط را داشته باشد. رمز موفقیت این نیست که شما بنشینید و انتظار داشته باشید همه در بزنند. باید به سراغ مشتری رفت و با او ارتباط برقرار کرد با بازار ارتباط برقرار کرد با عرضه‌کننده ارتباط برقرار کرد. جایی شما با چانه‌زنی ممکن است قیمت مواد را کم بکنید. مدیر بوتان رفته بود سراغ مس سرچشمه با یک ارتباط قیمت مواد را کم کرد. فروش محصولش را بیشتر کرد. از مس سرچشمه هم بیشتر کالا خرید. هم اینها بردند و هم آنها. یک ارتباط توانمند یعنی همین. می‌خواهم بگویم مدیران ما باید تلاش بکنند اگر شما پشت میز بنشینید موفق نمی‌شوید.

آقای بیل گیتس وقتی می‌خواست ایکس باکس را عرضه کند خودش رفت معرفی کرد در ژاپن در شرق آسیا. باید حرکت کنیم. اگر می‌خواهید محصول معرفی شود باید بلند شوید و خودتان به عنوان مدیرعامل از آمریکا بیایید ژاپن که مهد بازی‌های رایانه‌ای است و محصولت را معرفی کنی تا بتوانید آن بازار را هم بگیرید. این می‌تواند رمز موفقیت ایران باشد، چون ما از این مدیرها در کشور کم نداریم، ولی این باید فراگیر بشود؛ یعنی همه مدیران ما به‌جای این‌که بهانه‌گیری بکنند و همیشه دیگران را متهم بکنند باید بپذیرند شرایط کشور ما این است و در این شرایط تصمیم بگیرند تولید کننده باشد. پس باید توکل و تلاش کرد، چون خداوند می‌فرماید تلاشتان را بکنید بعدا به من توکل کنید من هم کمکتان می‌کنم. مثل شرکت شیرین عسل که الان بیش از صد میلیون دلار شکلات صادر می‌کند یا شرکت بهروز که از توزیع محصولات با یک ژیان آغاز شد اکنون می‌شود یکی از تولیدکنندگان برتر کشور و آن ژیان را هم به عنوان نشانه دم در کارخانه گذاشته‌اند.

دانشجویان، نیروهای کار آینده هستند که بخشی از آنها در آینده مدیران صنایع و تصمیم‌گیران کشور خواهند بود. در این حرکت رو به پیشرفت، دانشجویان چه مهارت‌هایی را باید در خود تقویت کنند؟

دانشجویان ما باید در درجه اول یک چشم‌انداز خوب برای خود داشته باشند. من به طور معمول در همه کلاس‌هایی که دارم جلسه اول بحث چشم‌انداز چیست را با دانشجویانم مطرح می‌کنم و می‌گویم باید چشم‌انداز خود را برای جلسه بعد بنویسید و همراه بیاورید. دوم این‌که از بچه‌ها می‌خواهم برای خود یک استراتژی داشته باشند، یعنی یک منفعت بالقوه را شناسایی و برنامه‌ریزی کنند و نقشه بکشند که چطور می‌شود به آن رسید.

دور و اطراف ما پر از فرصت‌هاست. اگر دانشجویان ما نگاه خلاقانه داشته باشند می‌توانند از این فرصت‌ها به شکل صحیح استفاده کنند. بچه‌ها باید مقصود بنیادین داشته باشند. مقصود بنیادین در واقع یکی ار بخش‌های اصلی ماموریت است. ما هر کدام یک دلیل وجودی داریم که هدف آفرینش ما و دلیل وجود ما روی زمین است. مقصود بنیادین یعنی غایتی که ما برای آن زنده هستیم. فکر کنیم هدف اصلی ما چیست، فقط قرار است کار کنیم؟ فقط قرار است تدریس کنیم؟ هدف حقیقی ما چیست؟ فقط درآمد یا خدمت به بشر؟ کشف و رفع یک نیاز بشری؟

چشم‌انداز باید خاص باشد، باید ویژه باشد، باید منحصر به‌فرد و بلند پروازانه باشد، مثلا می‌خواهم مهندس عمران شوم که چه کاری انجام دهم؟ محاسبات کنم که خب محاسبه‌گرهای بسیاری هستند. می‌خواهم بنای خاصی یا مثلا خانه‌ای بسازم که بر اثر زلزله هیچ‌کس از نوع خاص آوار آن نمیرد؟! یا می‌خواهم یک پزشک شوم که قلب را جراحی کنم که خب پزشک خوب اکنون زیاد است، ولی مثلا می‌خواهم پزشکی شوم که روشی اختراع کنم تا جراحت‌های بعد از عمل کاهش یابد و زمان مرخصی بهبود سریع‌تر گردد. اینها می‌شود مقصود نهایی و نمونه‌های بسیار دیگری مانند این نگاه‌های ارزشمند و خاص. اگر این‌طور نگاه کنند از لحظه‌لحظه لذت خواهند برد و زندگی بسیار ارزشمند می‌شود و آن وقت است که به جای پنج ساعت، 10 ساعت در روز تحقیق می‌کنیم و آن وقت است که زندگی دیگر تکراری و بی‌معنا نیست و هر روز انسان خدا را بیشتر شکر می‌کند.

مجموعه این ایستگاه‌هایی که در آن پیاده شدیم یعنی همین زندگی که مدت محدودی در آن هستیم و با مقصود نهایی زیباتر می‌شود و تحمل آن لذت‌بخش‌تر است و می‌شود کارهای بیشتری را برای رضای خدا و ساختن آخرت انجام داد، چون این دنیا مزرعه آخرت است و ایستگاهی برای مدت محدود که همه خواهیم رفت.

تهیه کننده: آریا صبوری
منبع: روزنامه جام‌جم

M_GH
15-07-2012, 04:20
ممنون جالب بود