PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : درس خواندن کنار کار کردن ممکنه؟!



alamdar
17-10-2015, 14:23
سلام دوستان
میخواستم بپرسم آیا درس خواندن در کنار کار کردن واقعا امکانپذیره؟
من تا به حال توی شرکت های الکترونیک کار نکرده ام، و نمیدونم ساعات کاری، میران کار مفید، میزان زمان مورد نیاز برای یادگیری چیزهای جدید، اینکه آیا کار روتین هست و مثلا بعد 2-3 ماه آدم دیگه کارش تکراری میشه و وقتش برای درسخواندن آزاد میشه؟ یا نه همیشه باید مطالعه در رابطه با کارش داشته باشه و وقت مطالعه آزاد پیدا نمیکنه؟

ممنون میشم دوستانی که در این زمینه کار میکنن و در کنارش درس میخونن و یا خوندن، راهنمایی کنن!

من خودم توی دوره ارشد کارمند موقت یک اداره دولتی بودم! با اینکه اونجا تقریبا هیچ کار مهندسی صورت نمیگرفت و فقط سرکشی های روتین بود، به خاطر مدت زمان 8 ساعت طول کار و 2 ساعت رفت و آمد و اینکه اجازه نمیدادن من در محل کار مطالعه درسی داشته باشم، باعث کمی افت تحصیلی من شد و من برای اینکه معدلم پایین نیاد کار رو رها کردم!

الانم قصد دارم واسه دکترای امسال بخونم! ولی از توی خانه ماندن خسته شدم! میخوام اگر بشه سر کار هم برم!
ولی میترسم باعث بشه کنکور قبول نشم!!! و یا وقت نکنم دیگه کار پژوهشی و مقاله انجام بدم!

شاید بگید خب بعد کنکور برو، اما من بازم میترسم بعد کنکور دوباره دانشگاه درسها سنگین باشه و نشه کار بیرون انجام داد!

دانشگاه ما تو ارشد پلی تکنیک بود و خیلی سختگیر بود و هر روز یا کلاس بودیم یا درحال انجام پروژه! و homework

احتمالا دوره دکترا هم همینه!

ولی منم که نمیتونم 4-5 سال دیگه بیکار بشینم توی خونه!

چکار کنم؟ (از خیر دکترا گرفتن هم به دلایل زیاد و شخصی نمیتونم بگذرم!)

ممنون میشم دوستانی که تجربه مشابه داشتن راهنمایی کنن .....

Hesam1984
17-10-2015, 21:02
شما ایا به کار و پولش خیلی نیاز دارین. دانشگاهتون اگر پلی تکنیک هست سعی کنید معلدتون کم نشه یک کار ارزشش رو نداره. کار همیشه هست. ایران یا جای دیگه ولی معدل کم باشه فکر می کنند داشنجوی خوبی نبودی.

alamdar
17-10-2015, 23:21
آخه نمیشه که آدم همینطور تا 30 سالگی همش درس بخونه و کار نکنه! ضایعست بابا :mrgreen:
بعدشم آدم فرضا بخواد یه عمر خیری رو به وجود بیاره، به جوان بیکار که .......

آره منم به خاطر معدلم کارمو رها کردم ولی الان بازم دچار حس بدی شدم از عدم کار کردن!!

- - - Updated - - -

بعضی وقتها فکر میکنم آدم یه حدی داره درس خوندن و یادگرفتنش!
مثلا روزی 4 ساعت یا 5 ساعت دیگه واقعا بیشتر کشش یادگیری نداره! پس بقیه ساعتهایی که توی خونه است واقعا هدر میره! چون توان یادگیری نداره و فقط یا باید توی اینترنت بچرخه وقت هدر بده یا تلوزیون ببینه!

البته میتونه خودش شخصا روی پروژه ای چیزی کار کنه ولی همونم توان فکری میبره و واقعا ذهن انسان مگر چقدر کشش داره؟ (مال من که روزی 5 ساعت بیشتر دودش بلند میشه و هنگ میمنه!!)

پس آدم یه کاری داشته باشه که حالت روتین داشته باشه و نیاز به فسفر سوزوندن زیاد نداشته باشه خوبه و از وقت تلف کردن بهتره!
اما سوال من اینه که کار کردن تو شرکت های ایرانی نیاز به فسفر سوزوندن زیاد داره یا نه آسونه؟

dariush_ab
17-10-2015, 23:52
سلام دوستان
میخواستم بپرسم آیا درس خواندن در کنار کار کردن واقعا امکانپذیره؟
من تا به حال توی شرکت های الکترونیک کار نکرده ام، و نمیدونم ساعات کاری، میران کار مفید، میزان زمان مورد نیاز برای یادگیری چیزهای جدید، اینکه آیا کار روتین هست و مثلا بعد 2-3 ماه آدم دیگه کارش تکراری میشه و وقتش برای درسخواندن آزاد میشه؟ یا نه همیشه باید مطالعه در رابطه با کارش داشته باشه و وقت مطالعه آزاد پیدا نمیکنه؟

ممنون میشم دوستانی که در این زمینه کار میکنن و در کنارش درس میخونن و یا خوندن، راهنمایی کنن!

من خودم توی دوره ارشد کارمند موقت یک اداره دولتی بودم! با اینکه اونجا تقریبا هیچ کار مهندسی صورت نمیگرفت و فقط سرکشی های روتین بود، به خاطر مدت زمان 8 ساعت طول کار و 2 ساعت رفت و آمد و اینکه اجازه نمیدادن من در محل کار مطالعه درسی داشته باشم، باعث کمی افت تحصیلی من شد و من برای اینکه معدلم پایین نیاد کار رو رها کردم!

الانم قصد دارم واسه دکترای امسال بخونم! ولی از توی خانه ماندن خسته شدم! میخوام اگر بشه سر کار هم برم!
ولی میترسم باعث بشه کنکور قبول نشم!!! و یا وقت نکنم دیگه کار پژوهشی و مقاله انجام بدم!

شاید بگید خب بعد کنکور برو، اما من بازم میترسم بعد کنکور دوباره دانشگاه درسها سنگین باشه و نشه کار بیرون انجام داد!

دانشگاه ما تو ارشد پلی تکنیک بود و خیلی سختگیر بود و هر روز یا کلاس بودیم یا درحال انجام پروژه! و homework

احتمالا دوره دکترا هم همینه!

ولی منم که نمیتونم 4-5 سال دیگه بیکار بشینم توی خونه!

چکار کنم؟ (از خیر دکترا گرفتن هم به دلایل زیاد و شخصی نمیتونم بگذرم!)

ممنون میشم دوستانی که تجربه مشابه داشتن راهنمایی کنن .....
سلام.
یک راهکار خوب این میتونه باشه که کارو درستون در یک جهت باشه. سخته ولی شدنی است.
مثلا بعضی وقتا میشه شما به کارشناسی ها درس بدین و ...

alamdar
18-10-2015, 02:13
ممنون دوستان
ولی من دلم میخواد سر دربیارم توی این شرکت ها چه خبره و این کسانی که استخدام میکنن وظیفه و کار روزانه شون چیه؟
تو زمینه میکرو منظورمه

erfanjeddy
18-10-2015, 02:17
شما هم خوراکت بحث فرسایشیه هاااا

erfanjeddy
18-10-2015, 02:27
2 تا ازین بردای کویر بخر بشین صب تا شب کد بزن تا خوب با فضای شرکت های درست حسابی آشنا شی
هروقت تونستی رکورد 12 ساعتو بزنی بدون خوب آشنا شدی

mstkmn
18-10-2015, 10:24
سلام
شدنش که میشه ولی کار سختیه (مخصوصا اگه متاهل باشی) و شاید لازم باشه از خواب و چیزای دیگت بزنی.
ولی ارزشش رو داره به شرطی که همونطور که آقا داریوش گفت درس و کارت هم جهت باشه. البته هم جهت بودن فقط تدریس نیست و شما میتونی بری تو یه شرکتی که کارش متناسب با تحصیلاتت باشه.
این رو هم باید درنظر بگیری که وقتی کارت تو راستای درست هست و درست هم فسفر میسوزونه، پس کارت هم همینطوره.

alamdar
18-10-2015, 10:40
2 تا ازین بردای کویر بخر بشین صب تا شب کد بزن تا خوب با فضای شرکت های درست حسابی آشنا شی
هروقت تونستی رکورد 12 ساعتو بزنی بدون خوب آشنا شدی

کد برای چه هدفی؟

alamdar
18-10-2015, 10:57
سلام
شدنش که میشه ولی کار سختیه (مخصوصا اگه متاهل باشی) و شاید لازم باشه از خواب و چیزای دیگت بزنی.
ولی ارزشش رو داره به شرطی که همونطور که آقا داریوش گفت درس و کارت هم جهت باشه. البته هم جهت بودن فقط تدریس نیست و شما میتونی بری تو یه شرکتی که کارش متناسب با تحصیلاتت باشه.
این رو هم باید درنظر بگیری که وقتی کارت تو راستای درست هست و درست هم فسفر میسوزونه، پس کارت هم همینطوره.

سلام
خب منم میخوام بدونم شرکتی که فرضا برنامه نویس میکرو استخدام میکنه، کار روزانه اون برنامه نویس چیه؟ سرعت کاریش چقدر باید باشه؟ حجم کاریش چقد؟

مثلا میگن شما توی یه هفته برنامه یک میکرو رو بنویس که باید 4 تا سنسور رو بخونه و به دوتا موتور فرمان حرکت بده (مثلا ربات تعقیب خط). یا این کار یکروزه؟

بعدش مثلا پروژه بعدی هم باز تقریبا شبیه اینه؟ یعنی اینبارم باز همون سنسورها یا مشابهش رو داریم و یا همون موتورها و مشابهش رو داریم که فرضا توی ربات دیگه، یا سیستم دیگه تعبیه شده، و کدها تقریبا شبیه پروژه قبلیه؟ یا نه یهو یه سنسور جدید میدن که همه چیش فرق میکنه و باید بشینی 300 صفحه دیتاشیت و کدهاش رو نگاه کنی؟

نمیدونم منظورم رو میتونم برسونم یا نه؟

من خودم تو نفت کار کردم. اونجا فرضا 2 مدل plc دارن. اینارو شاید 10 سال یکبارم عوض نکنن. تنها کارشون سرکشی هست. و نهایتا اگر جایی گیر کنه برن رفع اشکال و یا تعمیر. یعنی یه وظیفه ثابت و روتین هست که یکبار یاد میگیری و یک عمر انجامش میدی و چیز جدیدی در طی این مدت یاد نمیگیری!

میخوام ببینم فضای کار شرکت ها خصوصی، چقدر به این مسئله نزدیک هست؟؟؟؟

یعنی آیا انتظر داره برنامه نویس میکرو که گرفته، هم AVR بلد باشه، هم ARM st بلد باشه هم آرم nxp هم آرم اتمل. و همه سنسورها و ماژول ها و موتورها رو بلد باشه یا بره یاد بگیره! هر سنسور و ماژول و موتور جدیدی اومد بره یاد بگیره! و یا هر میکرو جدید معرفی شد بره مطالعه کنه و .......

چون وقتی مقایسه میکنی میبینی حجم کار و پیچیدگیش در حالت دولتی و خصوصی (البته اگر خصوصی این چیزی باشه که پررنگ نوشتم) غیرقابل مقایسه میشه، و کار خصوصی تقریبا اجازه مطالعه آزاد به آدم نمیده و بیخیالش بشیم بهتره!

اما آیا واقعا اینطوره؟

چون آدم فکر میکنه اگر خصوصیا با این حجم و پیشرفتگی کار میکردن که ما الان باید ژاپن رو قورت داده بودیم! پس لابد اونا هم یکسری کار تکراری و روتین و ساده انجام میدن؟!!!

من میخوام از این مسئله سردربیارم!

- - - Updated - - -

من میخوام دوستانی که توی شرکت ها کار میکنن، یکمی مصداقی بیان کار روزانه چند روزشون رو تعریف کنن،یعنی شرح وظایف اون چند روز، تا کسایی که کار نکردن هم دستشون بیاد که سطح کار و سرعت کار چقدره؟

چون فرضا بستن یک پروژه بصورت نرمال مثلا یکهفته کار میبره، یکی دستش تنده و مسلطه و فرضا 1-2 روزه کارو تموم میکنه، بعدش یعنی 5 روز وقت آزاد داره واسه خودش!!! و میتونه به درس و دانشگاهش هم برسه!

دنبالشم ببینم همچین چیزی ممکنه یا خیر؟

mstkmn
19-10-2015, 09:53
سلام
این موضوع بستگی به شرکتی که کار میکنی داره. بعضی شرکت ها کارشون تولید یک یا چند تا محصول ثابته و طبیعتا کارش هم تقریبا ثابته ولی بعضی شرکت ها بر اساس سفارش مشتری هر کاری انجام میدن
و به خاطر همین هم ممکنه که با انواع موارد مختلف کار کنن و هر بار کار جدیدی انجام بدن.

Moh and des
19-10-2015, 11:37
یک مسئله ی خیلی مهمی که در این مملکت بهش توجه نمیشه ، قانونگذاری مناسب برای اشتغال و کار هست.
قوانینی که در یک کشور تصویب میشه درواقع نظام علت و معلولی حاکم بر جامعه را هم به نحوی تعیین می کند،

در این کشور یک سری تناقضات و زواید یا فرمالیته ها در قوانین کار و کلا همه قوانین وجود داره، که شبیه زنجیرهای نامرئی جلوی دست و پای مردم جوان ها را گرفته...برای همین ممکنه دست به خیلی کارها بزنی، احساس بکنی مثل این ژانگولرهای قدیمی داری زنجیر پاره می کنی!!!

حتی اینکه شما دانشگاه دولتی رفته باشی یا آزاد، سربازی رفته باشی یا نرفته باشی ، جزو طبقه کارمند دولت باشی یا نباشی...و خیلی چیزهای دیگه در سرنوشت و پیدا کردن کار و زندگی شما تاثیر می گذاره،
که ممکنه خودت تاحالا به آن فکر نکرده باشی.

شما هم سراغ هر کاری می روی بهتره این جوانب را در نظر داشته باشی.

Hesam1984
19-10-2015, 18:15
دوست عزیز شما تصمیمتون رو گرفتید و الان دنبال ساپورت براش هستید. هر چی صلاح می دونید انجام بدین. هر کس تجربه خودش رو می گه.

erfanjeddy
19-10-2015, 23:09
اون چیزی که گفتم یه شوخی بود دوست عزیز، منظورم این نبود که واقعا بشین صب تا شب برنامه بنویس.
ولی فضای شرکت ها معمولا اینطوریه. مخضوصا تو این کار معمولا ساعات کار طولانی و ساعت ها به مانیتور نگاه کردن و انتظار زیاد کارفرما.

mzarkoob
21-10-2015, 11:43
شما باید انتخابتان را بکنید دکترا می خواهید یا نه. اگه تصمیم نهایی بود برای دکترا ادامه دهید و در کنارش مطمئن باشید کار هم خواهید کرد. فقط باید کار تناسبش را پیدا کنید. دیگه رندترینش تدریس هست و یا مشغول بودن در شرکتی به صورت پاره وقت یا کار برای خودتان یا ترکیب اینها! قائده اش اینه که خود دانشگاه کارایی را به شما بده که با درآمد ان حداقل امورتان را بتوانید بگذارانید ولی این طور نیست دیگه .
اینکه در شرکت ها چیکار می کنند خوب وارد که شدید میبینید دیگه ! کاری یا پروژه ای یا پروژه هایی انجام می دهند که شما یک قسمت از کار را که تخصصتان هست بایستی انجام دهید بعلاوه سایر کارهای محوله!

alamdar
03-11-2015, 12:05
سلام و تشکر از همه دوستان
راستش چند وقت نبودم و مشغول کارهای داتشگاه بودم و البته میخواستم قید کار رو بزنم ولی دیدم نمیشه! بالاخره باید یک کاری کرد

من بیشتر سوالم یک نکته است و اونم اینکه، کار کردن در شرکت های ایرانی، روزانه چند ساعت وقت مفید از انسان میگیره؟
همچنین، آیا این وقت بطور ثابت و از پیش مشخص هست و یا نه هرچقدر کار کنی، بیشتر ازت کار میکشن؟

مثلا، مدیر اون شرکت، میاد روز اول بگه آقا شما شغلتون قراره این باشه، قراره فرضا تو هفته مثلا پروژه ای شبیه ایکس رو انجام بدید. حالا اگر زرنگ باشی 2 روزه انجام میدی و 5 روز باقی مال خودته ولی پولشو کامل میگیری!

و یا مثلا، بگه امروز این قسمت از کد رو برام بنویس، و یا این تیکه از مدار یا پروژه رو انجام بده، بعد شما اون تیکه رو 1 ساعته انجام میدی و میگی خداحافظ و 7 ساعت بقیه روزت مال خودت میشه؟ یا نه، اون طرف چیز مشخصی نمیگه و بیشتر وقت شمارو میخواد بخره؟

>>>>> من خودم یک زمانی توی یک شرکت دولتی کار میکردم، 2 جور مدیر داشتیم.

1- طرف میگفت وظیفه این هفته ما اینه، و من آخر هفته این کارهارو تحویل میگیرم! حالا شما 1 روز کار کنی یا جمعه هارم کار کنی برام مهم نیست! من هفته دیگه شنبه این کارهارو تحویل میگیرم .... این مدیریت رو من باهاش حال میکردم و باعث میشد خیلی وقتها کارم رو توی 1/3 و یا کمتر از مهلت تعیین شده انجام بدم و بقیه وقتم برای مطالعه شخصی و یا کلاسهای دانشگاه و ... آزاد باشه.

2- طرف هیچ برنامه مشخصی نداشت!!! و هروقت هرکاری به ذهنش میرسید و یا پیش میامد میگفت انجام بدید!! بعد ما وقتی کارو انجام میدادیم و مثلا مشغول مطالعه یا کار شخصی خودمون میشدیم، مارو صدا میکرد و از الکی و از قصد یک کار جدید و بیخودی بهمون میداد! فقط برای اینکه دائم مارو مشغول کنه و نگذاره کار شخصی انجام بدیم!!! و یکبار هم که باهاش صحبت کردم، خودش برگشت گفت: شرکت روزی 8 ساعت از وقت شمارو خریده و بابتش داره پول میده! پس شما توی این 8 ساعت هرکاری من میگم باید بکنی و حق نداری کار شخصی (البته کار شخصی من فقط مطالعه و یا کدنویسی برای کارای دانشگاهم بود!) انجام بدی!!
یعنی منطق در حد گوسفند!!! چون وقتی بهش میگفتم این که نمیشه آخه! شما باید یه برنامه مشخص کاری به ما بدی و ما انجام بدیم و بقیه وقتمون دست خودمون باشه، حالیش نمیشد !

حالا میخوام ببینم فضای کاری شرکت ها عموما به چه شکله؟ به سبک شماره 1 کار میکنن یا 2؟ اگر 1 باشه، آدم میتونه درس و کارو کنار هم مدیریت کنه، ولی اگر 2 باشه باید بیخیالش شد!! و یا فقط به پاره وقت فکر کرد!


درباره تدریس هم، آخه آدم چی درس بده؟
اگر قرار باشه مدرسه ای درس بده، که الان اینهمه آموزشگاه کنکور و استادهای با سابفه و مهم هستن! کی میاد به ما که هیچ سابقه ای نداریم کلاس بده؟ اگرم بده با یک مشت دانش آموز درپیت و احتمالا با ساعتی 10-15 هزار تومن میخواد بده؟

اگرم تدریس دانشگاهی باشه، راستش اولا من خودم تا حالا چنین کلاسهایی و جوش رو ندیدم! و بعدشم ما خودمون در حد نهایت همون امتحان و کلاس خودمون یه چیزایی یاد گرفتیم و رفتیم امتحان دادیم! واقعا مگر چقدر اشراف و عمق داریم که بریم به عنوان استاد، یک درس دانشگاهی رو تدریس کنیم؟ راستش خودم خجالت میکشم چنین کاری کنم! تو دانشگاه ما طرف سال آخر دکترا بود تازه بهش ta میدادن!
البته بعضی هارم میشناسم میرند و دانشگاه آزاد شهرستان ها درس میدن ولی مثلا برای ترمی 1.5 میلیون!!!!!!!! تقسیم به 6 کنی چقدر میمونه؟ اصلا خنده داره!
کلا تدریس دانشگاهی ارزونتر از تدریس مدرسه ای هستش انگار؟!!

- - - Updated - - -

من جدیدا فهمیدم یکی از دوستای پدرم توی لاله زار مغازه داره! و گویا جزو کسبه معتبر هست. به نظرتون برم یه مدت شاگردی!! کنم و فروشندگی کنم و وضع بازار رو ببینم، بعد بیام ببینم چه چیزایی هست که تولیدش میصرفه؟ و بعد خودم در کنار فروشندگی، سعی کنم بعضی چیزهارو تولید کنم و به جای اون محصولات وارداتی و .... بفروشم؟

چنین ایده ای رو چقدر واقعی میپندارید؟!

alamdar
03-11-2015, 12:14
یکسوال دیگه
این پروژه های صنعتی که میگید شرکت ها انجام میدن، یعنی چه پروژه هایی؟ میشه چنتا مثال بزنید؟ یعنی از کمترین ها و ساده ترین هاش چنتا مثال بزنید، و بعدشم اینکه چقدر بابتش دریافت میکنن؟

همچنین، چنین پروژه هایی رو چطوری پیدا میکنن؟ البته من روی اینترنت دیدم تبلیغ میکنن "انجام پروژه های دانشجویی و صنعتی"، ولی یعنی واقعا از روی همین اینترنت پروژه هارو پیدا میکنن؟ طرفی هم که میخواد یه پروژه ای انجام بده، میاد روی اینترنت سرچ میکنه و کسی رو پیدا میکنه؟

لطفا هرچنتا که میشه از این پروژه های صنعتی مثال بزنید، خصوصا از حداقل ترین ها که عرف هست .... دلم میخواد بدونم این پروژه های صنعتی منظور چی هست؟!! (چون تا جایی که من میدونم، صنعت ما یه صنعت وارداتی پیر و فرتوت هست! )

mzarkoob
03-11-2015, 23:37
مهندس همیچین گفتی برم شاگردی !!!
مگه بده شاگردی!؟
بعضی وقت ها فرصت هایی سراغتان میاد و شما با دید سبک بهش نگاه می کنی و بعد گذشت زمان پشیمان می شوند که اگه فلان جا پیش کی میرفتم شاگردی الان کسی بودم تو کس ها

alamdar
04-11-2015, 02:46
مهندس همیچین گفتی برم شاگردی !!!
مگه بده شاگردی!؟
بعضی وقت ها فرصت هایی سراغتان میاد و شما با دید سبک بهش نگاه می کنی و بعد گذشت زمان پشیمان می شوند که اگه فلان جا پیش کی میرفتم شاگردی الان کسی بودم تو کس ها

آخه مهندس کی با فوق لیسانس میره شاگرد یک آدم که احتمالا لیسانسم نداره و سوادش در حد فروشندگیه بشه؟ منظورم کی توی یک جای دیگه از دنیاست! یعنی تو کدوم کشوری ما چنین اتفاقاتی رو شاهدیم!

ولی در کل من بازم مشکلی ندارم با مسئله، اما متاسفانه لاله زار بازار برق قدرت و صنعتی است، و من علاقه و رشته ام الکترونیک! برای همین بنظرم به دردم نمیخوره و به کارم نمیاد! یا یکجورایی لقمه رو دور سر چرخوندن باشه؟!

بازم نمیدونم و دوستان با تجربه لطفا راهتمایی کنن .... بعدشم اییییییییینهمه سوال دیگه پرسیدم، لطفا راهنمایی مبسوط بفرمائید

mzarkoob
04-11-2015, 13:02
مهندس پس هنوز نیومدی تو باغ. هر وقت اینکه هی بگی من فوق لیسانسم را گذاشتی کنار ، مشخص واقع بین شدی و اومدی تو کار. منم قبلا از این ذهنیات داشتم ....
شما خیلی حساب کتاب می کنی برای یک کار و کاری نکرده میگی فایده نداره و بدین روال مدت زیادی هم کار خاصی نمی کنی. در حالی که همین مدت یه جات شاگردی هم می کردی یه چیزایی دستت میومد و می تونستی تشخیص بدی چه کاری باید بکنی

alamdar
04-11-2015, 14:19
نه صرفا این نیست که من فوق دارم و این حرفا!
من حرفم سر اینه که آدم یه راهی رو بره که عمرش هدر نره! چون رفتن مسیر درست خیلی مهمه. شما موفق ترین آدمهارو نگاه کنی، دلیل اصلیش اینه (حالا چه با تدبیر، و چه با شانس) راه درستی رو انتخاب کردن و رفتن. خیلی هاشونم اگر شنیده باشید میگن موفقیت یعنی تصمیم درست گرفتن و انتخاب صحیح کردن.

البته اینم قبول دارم که توی فضای صرفا ذهنی نمیشه درباره عالم بیرون پیش بینی و قضاوت 100% کرد، ولی اینکه آدم هرکاری رو بخواد عملا انجام بده هم کار جالبی نیست و ممکنه وقت ماه ها و شاید سالها وقت آدمو بیهوده هدر بده!

یعنی حتی اصلا شاید یکی رفت شاگرد مغازه شد، و بعدش اصلا مغازه خرید و بزرگتین مغازه دار ایران شد و پولهاش از پارو هم بالا رفت، ولی اگر این آدم هدف و انگیزه و عشقش یه چیز دیگه بوده باشه، شاید این پول هیچوقت راضیتش نکنه و همش حسرت یا افسوس بخوره!

خیلی آدمهای موفق هم بودن که چندین سال توی یه راه دیگه بودن، ولی بعدا فهمیدن آدم اون راه و آدم اون کار نیستن و عشقشون چیز دیگست! برای همین رها کردن و به علاقه خودشون پرداختن و موفق هم شدن. اما خب سالهای زیادی رو از دست دادن! من با این حساب و کتاب ها سعیم اینه که اون سالهارو از دست ندم!!

وگرنه من دائیم توی لاله زار هست، و 15 ساله اونجا کار میکنه و هم سفارش چین میده، و هم خودش خط مونتاژ داره و منم گهگاه بهش سر میزنم و از آمار کارش سوال میکنم. و تقریبا دستم هست که فضای کاریش چیه و چطوریه! برای همین تحلیلم صرفا ذهنی نیست و یک چیزایی توی واقعیت هم دیدم.
حتی عموم هم توی بازار تهران مغازه داره و من یکسال پیش ایشونم شاگردی کردم و عار نمیدونم و نمیگم بد هست. منتهی با چیزی که توی ذهن منه (آرزو ها و تخیلات من) خیلی متفاوته

>>> و این رو هم میدونم شانس رسیدن به آرزوهام شاید 10% باشه، و در عوض 90% موقعیت های دیگه زندگیمو از دست میدم (الان پسر عمه ام، کنار عموم توی بازار کار میکنه، یکی از مغازه هاشو داده دستش، ماهی چند میلیون راحت درآمد داره، همون مغازه که عموم قبلا پیشنهادشو به من داد و قبول نکردم!) ، ولی بازم دلم میخواد روی همون 10% قمار کنم (البته یعنی تلاش کنم!!!) ... چون میدونم اگر بهش برسم اصلا قابل قیاس با هیچ چیز دیگه ای نیست .......... و من حداقل تا 30 سالگی میخوام همه توانمو روش بذارم .... اگر دیدم هیچ فایده نداشت، راه برای جبران باز هست!

اما اگر الان قیدشو بزنم ، شاید دیگه هیچوقت نتونم بهش برسم!

sobhan537
05-11-2015, 01:07
برو توو بازار پیش عموت یا داییت. بعدا که به پول رسیدی ذهنت باز میشه و کارهای الکترونیکی هم انجام بده.