درست کردن سایت با محتوای الکترونیک؟!

[SarCubie]

سلام به همه دوستان،

همان طور که می دانید اینترنت شبیه یک اقیانوس میمونه، و در این اقیانوس پر از خطرات گوناگون و موجودات خطرناک ممکن است که پیدا بشود
و در سیستمی که ما داریم ،از یک طرف با این سرعت و محدودیت های اینترنت نمیشه، به راحتی سایت درست و به روز رسانی کرد
و از طرف دیگه به خاطر دلایل سیاسی دشمنان زیادی هستند که نمی خواهند ما در اینترنت حضور داشته باشیم
و ...کلا خود اینترنت و سایت داری، یک پدیده ی اعتیاد آور هست.

حالا با این اوصاف ، دوستانی که تا حالا سایت و وبلاگ با محتوای برقی داشتند، چقدر پیشنهاد می کنند
که بنده ، برای انتشار علم و ایده ها،یک وبسایت یا وبلاگ برقی درست کنم،و چه سیستم مدیریت محتوایی را پیشنهاد می کنید؟

با تشکر

[Ma3ood]

فقط سعی کنید مطلب جدیدی از خود بگذارید
اکثرا از همدیگه کپی میکنن ، شما سعی کن منتشر کننده اصلی خبر باشی تا کپی کننده
همین عمل را انجام بدهید همه موارد پوشش دادید

[abbasalifix]

من نظرم موافقه اما در نظر داشته باشین که سایتی که رایگان باشه و قسمتی که پروژه ها در اونجا قرار بگیرن حتما باشه
مطالب باید با توضیحات باشن تا کسی که میخواد استفاده کنه بدونه این چیه و مدار به چه صورت عمل میکنه
توی اینترنت توضیحات برای پروژه ها اکثرا کمه

[ahravan]

پیشنهاد اول من - مشارکت هست،با مشارکت هم تو هزینه اولیه صرف جویی میکنید و هم از صفر شروع نمی کنید.
ارائه محتوای مفید = ارائه اندوخته های خودتون،همون چیزیه که تو دنیای مجازی نیاز هست،البته باید در کنار همین موضوع دید اقتصادی اندکی هم باشه تا هزینه های مورد نیاز کار تامین بشه.

سایت من >> بیر-رباتیک- زمینه فعالیت: الکترونیک-رباتیک
تا الان که کپی بردای از سایتی نکردم - امیدوارم کپی بردای هم از سایت بدون ذکر منبع انجام نشه.
ولی اگه علاقه مند - والبته مسئولیت پذیر هستی میتونی مشارکت کنی.مشارکت اولین قدم در موفقیت های بزرگ هست.

bir-robotic.ir
bir-robotic.ir

[SarCubie]

پیشنهاد اول من - مشارکت هست،با مشارکت هم تو هزینه اولیه صرف جویی میکنید و هم از صفر شروع نمی کنید. ارائه محتوای مفید = ارائه اندوخته های خودتون،همون چیزیه که تو دنیای مجازی نیاز هست،البته باید در کنار همین موضوع دید اقتصادی اندکی هم باشه تا هزینه های مورد نیاز کار تامین بشه. سایت من >> بیر-رباتیک- زمینه فعالیت: الکترونیک-رباتیک تا الان که کپی بردای از سایتی نکردم - امیدوارم کپی بردای هم از سایت بدون ذکر منبع انجام نشه. ولی اگه علاقه مند - والبته مسئولیت پذیر هستی میتونی مشارکت کنی.مشارکت اولین قدم در موفقیت های بزرگ هست. bir-robotic.ir bir-robotic.ir

سلام،سایتتون خیلی جالب هست بله کار مشارکتی خیلی بازدهش بیشتره و جذاب تره، اما بزرگترین دغدغه ای که تا حالا در کار گروهی دیدم، نبودن یک مدیر موفق و کاربلد هست که کارها رو بین اعضای تقسیم کنه و برنامه ریزی را انجام بده، و اینکه اغلب اعضا و حتی مسئول گروه منافع کوتاه مدت و شخصی را به منافع گروهی ترجیح دادن، شما این مشکلات چطوری برطرف می کنید در کار گروهی مثلا همین سایت ؟

[alir3rd]

به نظر من ، اینکه الان ما مجبوریم خیلی از اطلاعاتمان را از رسانه ها، به خصوص سایت ها و رسانه های خارجی بگیریم خیلی بده،
و چون با امکانات فعلی نمی توانیم با سلطه ی غول های رسانه ای بر ذهن مردم و اطلاعات دنیا رقابت کنیم،
قدم اول اینه که به تدریج وابستگی مان را به استفاده از این ابزارها ، به خصوص سایت ها و محتواهای خارجی کاهش بدیم،

در دانشگاه ها و همین تشکیلات سایبری و رسانه ای که داریم باید این قضیه کاملا جا بیافته و توجیه بشه!
شاید الان خیلی از ما بریم به روسا یا اساتید دانشگاه بگیم که به عنوان مثال دیگه از گوگل یا ایبوک های خارجی نمی خوایم استفاده کنیم، به ما بخندد...
و این از نظر من یک جهل و نادانی بزرگ هست...

[ahravan]

مشکلات زیاده - ولی برنامه ریزی و پشت کار تنها راهی هست که میتونی برا پیشرفت انتخاب کنی!

تنها پیشنهاد من جذب افراد با پشتکار هست،در صورت تمایل info1@bir-robotic.ir ، نکته ی مهم اینه که اگه فرد با پشتکار و سخت کوش باشید مطمئنا برای شما همیشه راهی برای پیشرفت هست.اصل "عدالت" گروهی مهمترین موضوع هست،هر فرد به اندازه زحمت و تلاشش بهره ببره!

[SarCubie]

مشکلات زیاده - ولی برنامه ریزی و پشت کار تنها راهی هست که میتونی برا پیشرفت انتخاب کنی!

تنها پیشنهاد من جذب افراد با پشتکار هست،در صورت تمایل info1@bir-robotic.ir ، نکته ی مهم اینه که اگه فرد با پشتکار و سخت کوش باشید مطمئنا برای شما همیشه راهی برای پیشرفت هست.اصل "عدالت" گروهی مهمترین موضوع هست،هر فرد به اندازه زحمت و تلاشش بهره ببره!

خوب من خیلی دلم می خواد همکاری کنم و ایده های زیادی در ذهنم هست،
اما اینترنت وسیله ای ست که خیلی اعتیاد آوره و ذهن آدم را مشغول خودش میکنه...و ذهن ما ایرانی ها به اندازه کافی پر از مشغله های دیگه هست.و این آشفته بازار دیگه جایی برای آشفتگی بیشتر نداره.
من سعی می کنم فعلا از سایت شما حمایت کنم، اگر یک راهی غیر از اینترنت پیدا میشد برای تبادل اطلاعات خیلی بهتر بود.
یاد اون قدیم ها بخیر که روزنامه های دیواری درست می کردیم برای اطلاع رسانی.

[SarCubie]

علاوه بر اینکه ذهن ما خیلی آشفته هست، در سیستمی زندگی می کنیم که پر از تناقضات فلسفی و ایدئولوژیکی بر آن حاکم هست،

مثل یک باتلاق که هر بیشتر توش دست و پا بزنی و تلاش کنی بیشتر غرق میشی!

حالا نمی دونم اسمشو باید چی گذاشت، تناقضات یا رسم زمانه و دنیا یا...؟؟؟!!

کسی نظری نداره در این زمینه؟

[ahravan]

اگر جابه جایی باعث تناقض بشه، نارضایتی پیش خواهد اومد،منظورم در سیستمی هست که افراد در اون قرار دارند، دست و پا زدن به معنی عامیانه همون تلاش و رنجیست که برای دست یابی به جایگاه اصلی فرد توسط خودش صورت میگیره، اگه نتیجه ی تلاش هاش به جایی ختم نشه،برابر سقوط خواهد بود، ما واقعا خواهان همچنین سقوطی نیستیم.

"همچنین از حمایتت دوست گرامی متشکرم"

ما همه مهندسان،محققان تلاشگرانه سعی میکنیم به جایگاه واقعی خود برسیم،جایگاه واقعی در واقع جایگاهیست معادل تلاش و رنج واقعی ما ،جایگاه بالاتر به معنی ضایع کردن حق دیگران و پایین تر از آن ضایع کردن حق خود است

[SarCubie]

اگر جابه جایی باعث تناقض بشه، نارضایتی پیش خواهد اومد،منظورم در سیستمی هست که افراد در اون قرار دارند، دست و پا زدن به معنی عامیانه همون تلاش و رنجیست که برای دست یابی به جایگاه اصلی فرد توسط خودش صورت میگیره، اگه نتیجه ی تلاش هاش به جایی ختم نشه،برابر سقوط خواهد بود، ما واقعا خواهان همچنین سقوطی نیستیم.


ما همه مهندسان،محققان تلاشگرانه سعی میکنیم به جایگاه واقعی خود برسیم،جایگاه واقعی در واقع جایگاهیست معادل تلاش و رنج واقعی ما ،جایگاه بالاتر به معنی ضایع کردن حق دیگران و پایین تر از آن ضایع کردن حق خود است

خیلی هم کار شما خوب و قابل تحسین هست...
من منظور اصلیم یک چیز دیگه ای بود،
زندگی انسانی بر خلاف قوانین که بر طبیعت حاکم هست، از یک سری قوانین هم در دنیای فراطبیعی طبیعت میکنه، که بهش میشه گفت فلسفه زندگی
اما اغلب آدم هایی که من تا حالا اطراف خودم سر و کار داشتم خیلی با این فلسفه زندگی کاری نداشتن...و حتی سیستمی هم که در این کشور پیاده میشه خیلی از اصول این فلسفه طبعیت نمیکنه
به عنوان مثال میگم، در این کشور تعداد زیادی نیروی تحصیل کرده بیرون داده میشه بدون اینکه واسشون شغلی درست شده باشه
یا مثلا در دنیای صنعت ، همین کارخانه های اتوموبیل سازی ما با قیمت های غیر معقول یک سری محصول را دست مردم میدن و به اسم تولید ملی بهش افتخار میکنند
یا در همین اینترنت یک سری فعالیت هایی بی هدف و رادیکال در حوزه علم و فرهنگ صورت میگیره که شاید خیلی هاش اثر معکوس روی زندگی ما و جامعه داشته باشه

لااقل اون آزادی هم که باید مردم داشته باشن ندارند که خودشان با تبعیت از فلسفه ی واقعی زندگی ، کارشان را پیش ببرند...

این باعث شده که یک سیستم شدیدا فرسایشی بر زندگی ما حاکم باشه!

[SarCubie]

خیلی هم کار شما خوب و قابل تحسین هست...
من منظور اصلیم یک چیز دیگه ای بود،
زندگی انسانی بر خلاف قوانین که بر طبیعت حاکم هست، از یک سری قوانین هم در دنیای فراطبیعی طبیعت میکنه، که بهش میشه گفت فلسفه زندگی
اما اغلب آدم هایی که من تا حالا اطراف خودم سر و کار داشتم خیلی با این فلسفه زندگی کاری نداشتن...و حتی سیستمی هم که در این کشور پیاده میشه خیلی از اصول این فلسفه طبعیت نمیکنه
به عنوان مثال میگم، در این کشور تعداد زیادی نیروی تحصیل کرده بیرون داده میشه بدون اینکه واسشون شغلی درست شده باشه
یا مثلا در دنیای صنعت ، همین کارخانه های اتوموبیل سازی ما با قیمت های غیر معقول یک سری محصول را دست مردم میدن و به اسم تولید ملی بهش افتخار میکنند
یا در همین اینترنت یک سری فعالیت هایی بی هدف و رادیکال در حوزه علم و فرهنگ صورت میگیره که شاید خیلی هاش اثر معکوس روی زندگی ما و جامعه داشته باشه

لااقل اون آزادی هم که باید مردم داشته باشن ندارند که خودشان با تبعیت از فلسفه ی واقعی زندگی ، کارشان را پیش ببرند...

این باعث شده که یک سیستم شدیدا فرسایشی بر زندگی ما حاکم باشه!

همه ی این داستان ها را گفتم که در نهایت این مطلب را برسانم که،
فقط تلاش آدم ها معیاری برای ارتقا یا پیشرفت نیست، دانستن اون فلسفه کارها بر تلاش انسان مقدم هست،
شاید ما آدم پر تلاشی باشیم اما فلسفه ی کاری که می کنیم را درک نکرده باشیم...یا در سیستمی باشیم که دچار تناقض های فکری و ساختاری هست،
در این صورت نهایت کار ما میشه قضیه آب در هاون کوبیدن یا همان دست و پا زدن در باتلاق.

از دوستانی که وبسایت دارند مثل دوست محترم با آی دی ahravan ممنون میشم اگر بگویند فلسفه و درک شان از درست کردن یک سایت چی هست؟
آن هم در این اینترنتی که شبیه اقیانوس طوفانی یا بازار شام شلوغ و بی سر و سامان هست؟

[ahravan]

هر کس صاحب اندیشه ی متفاوتیست، زیرا که جهان را با دو دیده از زاویه ای متفاوت می نگرد.!

خیلی علاقه مندم وقتی با سخن و یا سوالی بحث به چالش کشیده شود، این چالش هر چقدر هم که تلخی هایی داشته باشد باعث اصلاح در کار می شود. این واقعیتیست که قابل درک است. با شلوغی که اقیانوس دارد هر ماهی سعی میکند به هدفش برسد حرکت کند،سیر کند از گوشه ای به گوشه ی دیگر،یک جا نایستد.واقعیت اینه که هر سایت در جهتی است که بتونه نسبت به بقیه یه سر و گردن بالا باشه. این بالا بودن بستری هست برا ترقی و پیشرفت.

مثال بارز یک مغازه که تو مسیر رفت و آمد و شلوغ باشه،الان هر نوع کسب و کاری اونجا قرار بگیره موفقیتش تضمین شدست.
تو یه جمله ی کوچیک،آینده ازان محیط های کسب و کار بازاری نیست، بلکه اینترنت و الکترونیک حرف اول رو خواهید زد.

دلایل زیادی میتونه باشه - ولی دلایل من اینایی که گفتم نبوده .

[SarCubie]

هر کس صاحب اندیشه ی متفاوتیست، زیرا که جهان را با دو دیده از زاویه ای متفاوت می نگرد.!

خیلی علاقه مندم وقتی با سخن و یا سوالی بحث به چالش کشیده شود، این چالش هر چقدر هم که تلخی هایی داشته باشد باعث اصلاح در کار می شود. این واقعیتیست که قابل درک است. با شلوغی که اقیانوس دارد هر ماهی سعی میکند به هدفش برسد حرکت کند،سیر کند از گوشه ای به گوشه ی دیگر،یک جا نایستد.واقعیت اینه که هر سایت در جهتی است که بتونه نسبت به بقیه یه سر و گردن بالا باشه. این بالا بودن بستری هست برا ترقی و پیشرفت.

مثال بارز یک مغازه که تو مسیر رفت و آمد و شلوغ باشه،الان هر نوع کسب و کاری اونجا قرار بگیره موفقیتش تضمین شدست.
تو یه جمله ی کوچیک،آینده ازان محیط های کسب و کار بازاری نیست، بلکه اینترنت و الکترونیک حرف اول رو خواهید زد.

دلایل زیادی میتونه باشه - ولی دلایل من اینایی که گفتم نبوده .

این دیدگاه شما منطقی و عقلانی هست،
اما ما در کشوری زندگی می کنیم که عده ای زیادی با این ابزار ها مثل اینترنت را با اصطلاح "خر" می شناسند و سعی بر فیلتر کردن و محدود کردنش را دارند
در حالی که خود این نظام اقتصادی و آموزشی و فرهنگی کشور الان به نحوی چیده شده که ما را ناگزیر به سوار شدن بر این جناب "خر" کرده، آن هم بدون یاد دادن "خر سواری".
و بعضی از این عزیزان و سردارهای دوزاری و در عین حال نقاب دار و گمنام هم در عین سوار شدن ما بر این خر سعی دارند که روحیه ضد دنیایی یا به اصطلاح خودشان شهادت طلبی را به امثال من و شما تزریق کنند...آن هم با آمپول های تقلبی و چینی!

این قضیه هم یک تناقض بزرگ دیگه هست که طی این چند سال من عمیقا شاهدش بودم!

شما با این قضیه چطوری کنار میایید؟

[ahravan]

هزاران سوال :: چرا روحیه اصلاح و تربیت نباید وارد عرصه شود، اصلاح کند، اشتباهاتی را از ریشه برکند، در قبال بعضی کج روی ها بیاستد، روش های صحیح و دقیق را استوار تر کند و تنومند تر!
کنار امدن با قضایا، هیچ وقت تموم نمیشه، چون قضایا ادامه دارند، وظیفه ما تسلیم نیست. گاهی مستقیما ما تاثیر پذیر هستیم و گاهی ناظر بر تاثیر پذیری هستیم، در هر دو صورت میشه کاری کرد، تزریق عقاید برابر باور هایی بدون اثبات است، ولی این نشان دهنده ی نبودن سند اثبات آن نیست، روش انتقال خود مهمترین موضوع خواهد بود، همانند ارائه یه مفاد درسی، اگر تنها به انتقال ظاهر اقدام شود، مفهوم ثابت نشده، و..

ما ناگزیر به انجام کارهای اشتباه و ایده های بی پایه نیستیم، ولی زمانی صحت را میتوان تثبیت کرد که مقیاس برای سنجش باشه،

[SarCubie]

هزاران سوال :: چرا روحیه اصلاح و تربیت نباید وارد عرصه شود، اصلاح کند، اشتباهاتی را از ریشه برکند، در قبال بعضی کج روی ها بیاستد، روش های صحیح و دقیق را استوار تر کند و تنومند تر!
کنار امدن با قضایا، هیچ وقت تموم نمیشه، چون قضایا ادامه دارند، وظیفه ما تسلیم نیست. گاهی مستقیما ما تاثیر پذیر هستیم و گاهی ناظر بر تاثیر پذیری هستیم، در هر دو صورت میشه کاری کرد، تزریق عقاید برابر باور هایی بدون اثبات است، ولی این نشان دهنده ی نبودن سند اثبات آن نیست، روش انتقال خود مهمترین موضوع خواهد بود، همانند ارائه یه مفاد درسی، اگر تنها به انتقال ظاهر اقدام شود، مفهوم ثابت نشده، و..

ما ناگزیر به انجام کارهای اشتباه و ایده های بی پایه نیستیم، ولی زمانی صحت را میتوان تثبیت کرد که مقیاس برای سنجش باشه،

متاسفانه این سیستم تا حد زیادی دیدگاه منغعلانه را ترویج می کند، از کلاس اول دبستان که کلمات و محاسبات را به بچه ها دیکته می کنند، تا همین اینترنت که فوری عده ای صورت مسئله بحث ها را پاک می کنند.
در چنین سیستمی ، مسئولان و سرشاخه ها خودشان را ملزم نمی بینند که پاسخگوی نقدها و اشتباهات باشند، چه برسد به اینکه برای رفع آن اقدام کنند.
خوب الان ما در اینترنت زیر نظر این به اصطلاح "چشم جهان بین" یا به قول علمای مذهبی "خر" بزرگ هستیم، و خیلی از گروه های زیر زمینی یا علنی تشکیل شدند که سعی می کنند بر سلطه این رسانه های
افسار گسیخته و صاحبانش بر زندگی من و شما پایان بدهند!
و به نظرم ما نباید دیدگاه منفعلانه داشته باشیم و اطلاع رسانی از مضرات این رسانه ها حداقل کاری هست که می توانیم انجام بدیم،و در مرحله بعد تشکیل گروه هایی برای خنثی کردن این مضرات و انفعال های فکری و اجتماعی، علمی و سیاسی است.
به خصوص برای جامعه مهندسین که بیشتر درگیر این امواج رسانه ای هستند.

[ahravan]

تا حدی باید کمک کسی بود که ناتوان است و به تنهایی امکان راه رفتن ندارد - کودک - همچنان که این حمایت - شاید - تا انتها صحیح نباشد - بهتر است جنبه ی حمایت از ابعاد دیگری نیز باشد - نمی توان با قطعیت گفت در ایده ال ترین وضیعت هستیم - ولی - با قطعیت می تواند گفت که همیشه برای اصلاح راهی هست - همه در گیر هستیم - چون آگاه تر شده ایم - رنج کشیده ایم - مسئولیت بر دوش ما سنگین هست - سکوت ما در قبال کج روی ها نشانه ضعف ما در اصلاع ان است - انتقاد خالی از سکوت بدترست - انتقاد سازنده بهتر است - احتمالا - من دنبال انتقاد سازنده ام - دیروز دست به دست چرخیده و قردا در دستان ماست - شاید خنده ای تلخ از طرف تو باشد - به ساختار در هم تنیده ی بی نظم و ترتیب - ولی این آگاهی توست که دیگری به آن دست نیافته - این خودش مهم است و ارزش دارد.

اینترنت جایگاه خود را چنانکه در خور است نیافته، وسیله سرگرمی بیش نیست، برای ما مهم است، بدون وجود منبع اطلاعاتی همچنین غنی، ما امکان رشد نداریم، آیا همه به دید یکسان از اینترنت بهره می برند؟
می تواند جایگاه اصلی آن را یافت و جا انداخت. نیاز اصلی ترین عامل در راه یافتن به مسیر صحیح است، نیاز را در جوامع امروز به صورت صحیح مدیریت کنیم، اگر نیاز به استفاده ی مفید کم رنگ شود جنبه سرگرمی و بیهودگی در استفاده پر رنگ تر میشود.

[SarCubie]

اینترنت جایگاه خود را چنانکه در خور است نیافته، وسیله سرگرمی بیش نیست، برای ما مهم است، بدون وجود منبع اطلاعاتی همچنین غنی، ما امکان رشد نداریم، آیا همه به دید یکسان از اینترنت بهره می برند؟
می تواند جایگاه اصلی آن را یافت و جا انداخت. نیاز اصلی ترین عامل در راه یافتن به مسیر صحیح است، نیاز را در جوامع امروز به صورت صحیح مدیریت کنیم، اگر نیاز به استفاده ی مفید کم رنگ شود جنبه سرگرمی و بیهودگی در استفاده پر رنگ تر میشود.

خوب من فکر میکنم جدای انواع دیدگاه ها در مورد رسانه، یک ایدئولوژی غالب برای استفاده از رسانه هایی مثل اینترنت وجود دارد،
و آن این ضرب المثل هست که میگه : " باد آورده را باد می برد "
اکثر اطلاعاتی که ما از اینترنت یا برخی رسانه های دیگه میگیریم اطلاعات باد آورده ای هستند که حتی به دلیل عدم وجود قوانین حق معنوی آثار در کشور، با ضایع کردن حق کپی رایت صاحب آثار به دست آمدند،
من خودم مدت ها بود یک منبع عظیم از ایبوک های رایگان دانلود شده و حتی مقالات اینترنتی رایگان جمع کرده بودم، اما هر چه این ها را می خواندم احساس می کردم اصلا در ذهنم ثبت نمیشه یا بعد از مدت کوتاهی پاک میشه
بنابراین اصلا دوست ندارم اینترنت و رسانه جای کتاب های کاغذی و منابع ملموس مثل مجله و نشریه را بگیرد،
و به نظرم یک جنبش باید اتفاق بیافته که ما از جایگزین شدن اینترنت و سایت ها به جای کتاب های چاپی و نشریه ها را بگیریم ، یا حداقل جلوی استفاده بیش از اندازه خودمان از این اطلاعات باد آورده درون اینترنت و رسانه های دیگه.

[SarCubie]

در تحقیقات آخرالزمانی هم گفته شده که آخر دنیا رسانه ها ذهن آدم رو کنترل می کنند، و انقدر قضیه بغرنج هست که به خاطرش یک منجی از آسمون باید بیاد و مردم را نجات بده

قضیه اون موقعی بیخ پیدا میکنه که شما هم مثل ما بخوای با این خر بزرگ در بیافتی...اون موقع هست که این خر قدرت خودش را با کنترل ذهن آدم های دور اطرافت یا اونایی که در اینترنت و... باهاشون در ارتباطی نشون میده.
اما دریغ که اکثر مردم چشم و گوششان بسته است !